داستان

شفای فرزند و قول نماز اول وقت و نجات از تهمت ی رضا شاه

بربالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجاحضور داشت. چند دقیقه  بعداز ورود ما اذان مغرب گفتند.

آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد وسجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!!

برای من جالب بود که یک پیرمردشیک وصورت تراشیده کراواتی اینطورمقید به نماز اول وقت باشد.

بعد ازاینکه همه نمازشان راخواندند،  من ازاو دلیل نمازخواندن اول وقتش راپرسیدم!

و اوهم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آسمان کویر رشته فوتبال بهترین منبع آموزشی . کهکشان آبی 1 اتو یدک | لوازم یدکی خودرو ماه‌پری برج خنک کننده Chris معرفی محصولات متنوع